گروه : آرشیو
به گزارش همنوا به نقل از ایسنا در این مطلب آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم محترم ايران، علي الخصوص آذربايجان و تبريز عزیز
با سلام و احترام
چندیست در مورد عملكرد اينجانب به عنوان فرزند شما، در طول سالهاي پس از انقلاب شكوهمند اسلامی در فضای مجازي شبهاتي مطرح شده است كه بنا بر اعتقادات شخصي خودم مبني بر لزوم شفاف سازي عملكرد خود را در آستانه چهلمين سالگرد انقلاب اسلامي به استحضار مردم ايران، خاصه تبريز عزيز برسانم.
محمد علي كي نژاد هستم. متولد سال ١٣٢٩ محله ليل آباد تبريز ، فارغ التحصيل ممتاز دانشگاه تبريز در مقطع مهندسی ليسانس در سال ١٣٥١ و مقطع دكتري دانشگاه سوربون پاريس 6 ( پییر و ماری کوری) در سال ١٣٥٥ شمسي. به ترتيب عضو هيات علمي دانشگاه هاي صنعتي شريف (اخراج بدستور ساواک)، بوعلي سيناي همدان، تبريز و صنعتي سهند از بدو ورود به كشور در اسفند سال ١٣٥٥ بوده ام. با افتخار فراوان از اینکه تنها شغل و محل درآمد بنده از ابتداي زندگي حرفه اي، كسوت معلمي و استادي دانشگاه مي باشد اعلام ميدارم هم اكنون استاد تمام رتبه 43 دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتي سهند مي باشم.
از ابتداي انقلاب شكوهمند اسلامي كه ثمره هزاران شهيد و سالها زندانی شدن مبارزان و افراد بي گناه در دوره طاغوت ميباشد، هر مسئوليتي كه به بنده حقير محول شده در راستاي خدمت به كشور در كنار وظيفه اصلي خودم كه خدمت در سنگر دانشگاه بوده سر تعظيم فرود آورده و تمامي تلاش خود را در جهت اداي دين در بهترين حالت ممكن به كار بسته ام. اولين مسئوليت اينجانب استانداري در سالهاي اوليه انقلاب بوده است.
سپس با شروع جنگ تحميلي و نياز جبهه هاي جنگ (به متخصصين علمي دانشگاهي) جهت پيشبرد اهداف كشور، با خودداري از قبول هر گونه مسئوليت غير ضروری، تمام وقت در خدمت همرزمان شجاع خود در جبهه هاي جنگ در كسوت مشاورت قرار گاه خاتم و انتقال تجربيات علمي دانشگاه به جبهه هاي جنگ بوده ام. پس از پايان جنگ و نياز مبرم كشور به بازسازي و توسعه علمي، علي رغم پيشنهادات متعدد اجرايي به دانشگاه بازگشته و در سال ١٣٦٨ دانشگاه صنعتي سهند را با همكاري و همياري نخبگان جوان دانشگاهي بنيان نهاده ام که امروز با افتخار فراوان با هزاران دانشجو و صدها عضو هيات علمي و كارمند، تبديل به يكي از قطب هاي علمي و پژوهشي كشور شده است و خدمات آن به جامعه صنعتي و علمي كشور مثال زدني است.
پس از شروع و قوام يافتن مراحل اجرايي دانشگاه صنعتی سهند با توجه به نياز كشور و نظر به موقعيت تبريز به عنوان قطب هنري منطقه و عدم وجود چنين مركز علمي مرتبط، با بهره گيري از تجارب پیشین، اقدام به تاسيس دانشگاه هنر اسلامي تبريز نمودم.
این دانشگاه به عنوان اولين مرجع آموزش رشته هاي واسط مهندسي و هنر در منطقه شمالغرب كشور با هزاران دانشجو و فارغ التحصيل موفق، صدها كارمند و هيات علمي جوان مشغول فعاليت و توسعه علمی و هنری ایران اسلامی مي باشد. از مهمترين و ماندگار ترين كارهايي كه از قبل تاسيس اين دانشگاه انجام گرفته كه هم اكنون مايه مباهات اهالي محترم شهر تبريز مي باشد كمك به حفظ ميراث ارزشمند فرهنگي شهر است كه افتخار آن براي هميشه با دانشگاه هنر اسلامي تبريز زنده خواهد ماند.
در پايان اين نوشته بنا دارم در خصوص شبهاتي كه در برخي موارد در ذهن هموطنان عزيز ایجاد کرده اند توضيحاتي را ارائه دهم.
١- فرزندان، بستگان و همسرم: اينجانب از سي سال قبل كه مسئوليت مستقيم بنيان گذاري و اداره دو دانشگاه صنعتی سهند در گذشته و حال هنراسلامی تبریز را بر عهده داشته ام، بناي تصمیمات خود را بر عدم هر گونه پذيرش توصيه جهت استخدام گذاشته ام.
در طي استخدام بيش از دو هزار نفر كارمند و اعضاي هيات علمي تا كنون هيچ توصيه اي را از هيچ دانشگاه و نهاد و فردي مسئولين استاني و حتي كشوري، دوستان، آشنايان و اقوام قبول نكرده ام و شاهد اين ماجرا قاطبه ی كارمندان و اعضاي هيات علمي جوان و كار آزموده اي هستند كه اغلب از خانواده هاي متوسط و زحمت كشيده مي باشند. تقريبا از تمامي نواحی و نقاط كشور عزيزمان در اين دو دانشگاه استخدام شده اند.
داماد بنده، دو سال پیش از ارتباط سببيشان با اينجانب به استخدام دانشگاه در آمده بودند.
همسر بنده علي رغم داشتن شرايط، استخدام هيچ سازمانی نمي باشند. آقاي سيد هادي سيد سعادتی، استاد سنتي بافت و رنگرزي فرش، با طی تمام مراحل قانونی به عنوان استاد سنتي رنگرزی در آموزشکده ی فرش هريس استخدام شده اند. و هیچ سمت مدیریتی ندارند.
در مورد دختر اينجانب سلوى، بايد اذعان نمايم كه علي رغم شايعه پراكني بدخواهان، به عنوان پدر، به لحاظ کسب مدارج علمی و موفقیت های بسيار، به فرزند حاذق خود افتخار ميكنم و از ايشان به واسطه سختي هایی كه از قِبَل اسم و رسم بنده متحمل شده اند قدرداني مینمایم. ايشان فارغ التحصيل راهنمايي و دبيرستان فرزانگان (تيزهوشان)، برگزيده المپياد كشوري كامپيوتر، علي رغم داشتن رتبه عالی در كنكور سراسري به جهت احترام به خواست خانواده، از انتخاب دانشگاه هاي تراز برتر کشور اجتناب و به عنوان اولين انتخاب، رشته ي معماري دانشگاه هنر اسلامي تبريز را برگزیدند و تنها با استناد به رتبه ي خود، ( برخلاف دروغ پردازیها ) بدون هيچ استفاده اي از حقوق قانوني كه امكان استفاده از آنها برايش مقدور بود در اين دانشگاه پذيرفته شد.
ايشان فارغ التحصيل ممتاز هر دو دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد بوده و در رقابتي يكسان موفق به عبور از تمامي مراحل علمي و تخصصي وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شده و در نهايت با كسب نمره بالا در آزمون هاى زبان انگليسى و اخذ پذيرش از يكي از ده دانشگاه برتر دنيا(دانشگاه فدرال سوئیس، ETH زوریخ ) با سپردن وثيقه هاي قانوني درخواست شده از سوي وزارت علوم از امكان بورس بهره مند شده است.گ
بسيار مايه ي تاسف مي باشد كه
شايعه پراكنان با تقطيع صدر و ذيل و كتمان پاسخ يك نامه، در پي ريختن آبروی يك فرد و خانواده اش و به خطر انداختن امنيت رواني آنها باشند.
در ضمن لازم به توضيح است كه ايشان با توجه به شرايط خاص خود و خانواده اش امکان ادامه و استفاده كامل از بورس مزبور را نداشته است و شايسته است وزارت محترم علوم، تحقيقات و فناوري نسبت به ارائه مستندات لازم اقدام نمايد.
موارد منتشر شده در خصوص بورس و دريافتي هاي همسر ايشان به خارج از ايران نيز كذب محض و عاري از حقيقت ميباشد. ايشان براي همراهی همسرشان از امكان مرخصي بدون حقوق استفاده نموده اند و بعد از خروج از دانشگاه هيچ مبلغي از سوي دانشگاه به ايشان پرداخت نگرديده و بلافاصله حقوقشان قطع شده است.
۲- شغل و مسئوليت: همانطور كه در اول نوشته اشاره كرده ام اینجانب از قبل از انقلاب اسلامي داراي كرسي استادي در دانشگاه بودم و بعد از انقلاب شكوهمند اسلامي نيز تنها فقط يك شغل و يك ممر در آمد داشته ام و آن همان ادامه استادي دانشگاه بوده است.
تنها مسئوليت رسمي اينجانب نيز در كنار استادي دانشگاه، رياست دانشگاه هاي صنعتی سهند در گذشته و بعد از آن هنر اسلامي تبريز بوده است كه علي رغم انطباق كامل با قوانين موضوعه كشوري، همواره از گرفتن حق مديريت اين مسئوليت ها خودداري و در صورت پرداخت هیچگاه از آن استفاده شخصي نكرده و تماما به صندوق هاي قرض الحسنه ي دانشجويي و اعضاي هيات علمي واريز شده است که امید قبول آن را از خداوند متعال دارم.
خداوند را شاكرم كه دريافتي يك استاد تمام رتبه 43 آنقدر هست كه كفاف زندگي بي آلایش و ساده ي ما را بكند. لازم به توضيح است كه شئون ديگر مطرح شده مثل عضويت شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ديگر شوراها طبق قوانين كشوري نه شغل محسوب شده و نه دريافتي براي آنها تعريف شده است.
در پايان تاكيد ميكنم كه تمامي انسان ها در حوزه كاري خود جايزالخطا مي باشند، اينجانب نيز قطعا در پروسه عظيم بنيانگذاري و تاسيس دو دانشگاه بزرگ كشوري كه هر كدام با مشكلات عديده و جانكاه و طاقت فرسا در مراحل اجرا و قوام خود همراه بوده و هستند عاري از اشتباه و خطا نبوده ام. لیکن سعي كرده ام تا آنجایی كه در توان دارم حقي را ناحق نكرده باشم. بسيار خوشحالم از اينكه تمامي زحمات به بار نشست و ما شاهد حضور دو مركز علمي قوي هستيم كه مايه مباهات و افتخار هر ایرانی منصفي مي باشند. و در نهايت اذعان مینمایم كه من و ديگر افراد مسئول در نظام جمهوري اسلامي بايد در حوزه انجام وظايف و مسئوليت ها اين خطاها را به حداقل ممكن برسانيم تا مايه ي خشنودي و رضايت مردم عزيز و رهبري معظم انقلاب را فراهم كرده و شرمسار همسنگران شهيد خود نشويم.
با احترام
دکتر محمدعلی کی نژاد
تبریز – دی ماه 1397
https://hamnava.ir/News/Code/14367
0 دیدگاه تایید شده