گروه : آرشیو
راز عمدة محبوبيّت شهريار، كه البته خود شگفت داستاني در طول تاريخ ادبيات این سرزمین است، درهمین نکته نهفته است كه او در هر دو زبان فارسي و تركي شاهكار آفريده است.
1 ـ در سالهای اخیر برگزاري همايش و برپایی محافلِ سخنراني دربارة شعر و شخصيّت شهريار، كم نبوده است؛ امّا همایشهای منسجم و نظام مند و مقالاتي كه مبتني بر اصولِ نقد ادبي و شناختِ شعري باشد، بسيار كم بوده است.در عین حال، از همان سالهايِ جوانی و شروعِ شاعريِ شهريار، داستانهايِ برساخته دربارة او، در ميان مردم، بر سر زبانها افتاده، و ناگزیر، حلقهاي از شيفتگان و بدخواهان، پيرامون او شكل گرفته است. 2 ـ اگر گواهی آمار و ارقام حوزة نشر را بپذیریم، در ميانِ شاعران دورة بيداري، شهريار از حيث آوازه و محبوبيّت، همانندي ندارد. او برخلاف بسياري از گویندگانِ معاصر، كه اغلب در سالهاي پايانيِ حيات شاعري، به شهرت رسيدهاند، از همان دورة جواني، همواره بلندآوازه زيسته و هرگز گسترة نفوذ مردمياش، در فراز و فرود رخدادها و دگرگونيها، كاستي نگرفته است. بر اين موقعيت ممتاز شاعري، بايد آوازة بلند او، در آن سوي مرزها را هم اضافه كرد. نامِ شهريار، نه تنها در جغرافياي وسيعِ شعر فارسي، بلكه در ميان تركزبانان جهان، به ويژه تركيه و قفقاز هم آشناست. حتي در سالهايي كه ديوار آهنين كمونيسم، بر قفقاز كشيده شده بود، شعرِ شهريار، همچنان در آن ديار، طنينانداز بود. 3 ـ آنچه شهرياريِ بلامنازع و بيهمتاي او را بر اريكة شعر معاصر مسلّم ميكند، تسلّط و تبحّر او، در هر دو زبان فارسي و تركي است. راز عمدة محبوبيّت شهريار، كه البته خود شگفت داستاني در طول تاريخ ادبيات این سرزمین است، درهمین نکته نهفته است كه او در هر دو زبان فارسي و تركي شاهكار آفريده است. گذشته از غزلیّات شورانگیزِ فارسی، با انتشار منظومة حيدربابا به زبان مادریِ شاعر، حادثه ای مهم در ادبيات آذربايجان رخ داد؛ شاعري كه پيش از اين توانايي خود را در سرودن انواع شعر فارسي، اثبات كرده بود، حالا كوه بينام و نشان حيدربابا را ورد زبانها ساخته و قلّه آن را بر سرفرازي سهند و سبلان برتري داده است. استقبالهاي گسترده از حيدربابا و ترجمههاي متعدد آن به زبانهاي مختلف، گوشهاي از محبوبيّت فرامنطقه ای شاعرِ اين منظومه است. 4 ـ در بحث پيرامون جايگاه ادبیِ شهريار، نبايد نقش بسيار مهمّ سرودههاي ديني او را انكار نمود. راز عمدة موفقيّت شهريار در سرودن آثار مذهبي، اين است كه وي، اين اشعار را از عُمق دل و سويدايِ جان سروده و مشتی حرف و کلمه را به دنبال هم و در لباسِ نظم و قالبِ اصطلاحات عروض و قافيه، مرتّب نكرده است. شهریار به معنای واقعی کلمه، یک شاعر مسلمان است. 5 ـ شهريار تا زنده بود، همچنان عشق به ايران را در جان و دل داشت و از ذكر سرافرازيهاي مام میهن و تاريخ پرشكوه و والايش، در شور و شعف ميآمد. او آذربايجان را جزو جداييناپذيرِ ايران ميدانست. شهریار هيچگاه، خود را بدون ايران و ايران را بدون اجزايِ ارجمند آن كه همانا اقوام مختلف ايراني است، احساس نميكرد. هرگاه چكامهاي به نام ايران به خاطرش ميآمد، آذربايجان را به وفاداري به ايران توصیه می کرد. شهريار با بازتاب اين احساس لطيف و حقيقي، علاقة وصفناپذير خود به وطن را آشكار ساخته و البته ميان اين احساس لطيف، با عقايد افراطي و ناسيوناليسم، تفاوت ماهوي برقرار ساخته است. احساس ميهندوستي شهريار، از نوع «حبُ الوطن من الايمان» است. به عبارتي، ستايش سرزمين، يك نمود آرماني است و اين نمود براي شهريار داراي ارزشی ذاتي است. شهريار، هويّت خود را از ايران ميگيرد و این سرزمين نيز به سبب وجود مردم باايمان، هويّت مييابد. 6 ـ استقبال عمومي از ديوانِ شهريار، بشارت دهندة اين حقيقت است كه پيوند ذوقي و عاطفي ايرانيان با شعر و ادب اصيل، ناگسستني و پيمان جاويدان بين روح و شعر ايراني، ناشكستني است و تا زماني كه سفينة حافظ و سعدي و شهريار را چون كاغذ زر ميبرند، ميتوان يقين داشت كه آتشي كه نميرد هميشه و همچنان فروزان است.
محمد طاهری خسروشاهی
https://hamnava.ir/News/Code/32547
0 دیدگاه تایید شده