اختصاصی همنوا - ابوالفضل حمامی؛ دیوارنوشتهها سالهاست که بازگوکننده حقایق و وقایع شهروندان شدهاند و احساسات و حب و بغضهای شهروندان را میتوان بر دیوارهای شهر جستوجو کرد.
انسان امروز و زادگاه پیوند خوردهاش با شهر و زندگی شهری بیش از آنکه سعادت را برای بشریت رقم زده باشد، به سردرگمی بشر افزوده است و نماد این سرگشتگی را باید در اجتماع که محل تجمع آن از دیرباز تا کنون خیابان بوده است، جستوجو کرد.
دیوارنوشتهها در جامعه ایرانی و شرقی اغلب از عشق و انقلاب سخن گفتهاند؛ خاصه دیوار نوشتههای به یادگار مانده از روزهای انقلاب ۵۷ ایران که هنوز هم حرفهای ناگفتهای با خود به همراه دارند.
دیوارنوشتهها بازگوکننده زندگی شهروندی، شادیها و ناکامیهای اجتماعیاند که از ضرورت مطالعه و تأمل حائز اهمیتی برخوردارند.
بدون شک تأثیرگذاری محیطی دیوارنوشتهها حتی در روزگار امروز از فضای مجازی بیشتر و ماناتر است و از دریچه این دیوارنوشتهها میتوان به حقایق و وقایع اجتماعی و اوضاع و احوال جامعه پی برد.
روزگار امروز و نابسامانی شهری را باید در کوچههای شهر و احوال شهروندان جستوجو کرد. سیاستگذاران فرهنگی، اگرچه که به ناکارآمدی خود باور دارند اما به این مهم نیز آگاهند که در روزگار امروز، باید بیش از پیش، «خیابان» را جدی گرفت؛ چراکه خیابان در روزگار بیمسکنی و بیپناهی انسان معاصر، تنها بازگشتگاه شهروندی است که روزهای سرگشتگی خود را در آن طی میکند.
دیوارنوشتههای شهرها، بیشتر یادگار روزهای آشوب یک جامعه است که مردم با جنگ و انقلاب و فقر درگیرند و حال، در این روزها که فضای مجازی بر زندگی شهری انسان معاصر سیطره گستردهای دارد خیابان باز هم از نمود خاصی در زندگی اجتماعی برخوردار است و میتوان گفت اتفاقات خیابان بیش از پیش دیدنی و قابل تأمل شده است.
مجال درنگ در خیابان و واکنش به آنچه در خیابان اتفاق میافتد، چیزی فراتر از شعارزدگی وقایع شهری را میطلبد چراکه اتفاقات امروز خیابان، واکنش، صراحت و اعتراض شهروندانی است که راهی دیگر پیش روی خود دارند.
پاسخ شهروندی به سیاستگذاری و ناکارآمدی فرهنگی - اجتماعی، چیزی جز اعتراض نیست که چهرههای مختلف این اعتراض را میتوان در تظاهراتها، ناامیدی اجتماعی و عدم مشارکت سیاسی و اجتماعی، سرپیچی اجتماعی و قانونگریزی، هشتگهای شبکههای اجتماعی که خاصه در این روزها مشهود است و دیگر آنکه در دیوارنوشتهها مشاهده کرد.
اعتراض اجتماعی که ماحصل ناکارآمدی سیاستگذاران است، لزوماً راه تعالی را پیش روی جامعه نخواهد گذاشت و چه بسا جامعه را دچار زوال مضاعفی کند که تا سالهای سال، عواقب آن متوجه نسلهای آتی باشد.
دیوارنوشتههای شهری و در مقابل آنها بنرهای فرهنگی سفارشی گسترشیافته در سطح شهر بیانگر گسست و شکافی عمیق میان تفکرات سیاستگذاران و شهروندان است. سیاستگذاریهای فرهنگی که یا بیتوجه به وقايع و حقایق بطن جامعهاند و یا از آنچه در جامعه اتفاق میافتد بیخبرند، علی ای حال در مقابل اتفاقات شهری پاسخگو باشند.
باید اذعان کرد که باورهای سیاستگذاران با آنچه که در شهر میبینیم فاصلۀ زیادی دارد و مضاف بر این قول، باید گفت این تقابل، برای طرفین - شهروندان و سیاستگذاران - بیاهمیت است و همین بیاهمیتی متقابل، دو بیراهه پیش روی جامعه میگذارد.
شعارزدگی اتاقهای فکر سیاستگذاری اجتماعی - فرهنگی، ماحصل ناکارآمدی افرادی است که پس از اختگی سیاسی، روی به کار فرهنگی آوردهاند و حال، فرهنگ را و اجتماع را با دیگر مسائل اشتباه گرفتهاند و مصائب تصمیمهای امروزشان، فردای دچار زوالی است که سرازیری سقوط را پیش روی جامعه قرار داده است.
رهاشدگی جامعه تا جایی پیش رفته است که چندین ماه است در دیوار یکی از مکانهای مذهبی شهر و درست در بطن شهر، دیوارنوشتهای با عنوان «محل کشیدن گل (نوعی از مواد مخدر)» مشاهده میشود.
در باب این دیوارنوشته و در باب رهاشدگی اجتماعی میتوان ساعتها سخن گفت اما فیالحال از تعابیر ممکن در این باره این است که این دیوارنوشته اعتراض اجتماعی پنهانی است که شهروندان و سیاستگذاران فرهنگی از کنار آن بیتفاوت میگذرند.
گذشتن جامعه از چنین اتفاقی که با واقعیت نیز پیوند خورده است، نه به معنای رد و انکار بلکه به معنای قبول چنین اتفاقی است و قبول این اتفاق که یا ناشی از درماندگی، ناتوانی و بیبرنامگی نهادهای فرهنگی است و یا در مقام قبول و کنارآمدن با چنین اتفاقی است، در هر صورت لکه ننگی بر سیاستگذاری فرهنگی اجتماعی است که مضاف بر قهر اجتماعی، چنین اتفاقی نیز بر شکافهای اجتماعی و فرهنگی جامعه افزوده است.
https://hamnava.ir/News/Code/1954665
0 دیدگاه تایید شده