گروه : اجتماعی
همنوا/سحر فکردار: پانزدهم اسفند به نام روز درختکاری و ۱۵ تا ۲۲ اسفند به نام هفته منابع طبیعی نامیده شده است و سالها است که تحت عنوان هفته منابع طبیعی برنامههای متعدد آموزشی، اطلاع رسانی و درختکاری اجرا میشود به طوری که در این روز اغلب مردم و مسئولین کشور با کاشت نهالی تلاش میکنند ضمن تشویق و متوجه کردن سایر مردم به اهمیت درخت و درختکاری، خودشان هم سهمی در گسترش فضای سبز داشته باشند.
هر چند در دهههای گذشته باغهای پر شماری در تبریز در نبرد با بتن و سیمان شکست خوردند و از بین رفتند ولی امروز همه قاطعانه و مصمم برای احیای باغشهر تبریز کمر همت بستهاند؛ همتی دوباره برای تبریزی که میخواهد باغشهر باقی بماند.
اگر تا چند سال پیش توسعه و پیشرو بودن تنها در ساخت روگذرها و زیرگذرها و پروژههای عمرانی خلاصه میشد، حالا هم شهروندان و هم مسئولان به این واقعیت دیرینه رسیدهاند که برای شهری مدرن، باید همین چیزهای واقعی و ملموس را جدی بگیرند. فرهنگ، هنر، فضای سبز و... حالا وصلههای ساده و کم خرجی هستند که با ترکیبی از ذوق و سلیقه میتوانند از یک شهر معمولی، رویایی زیبا بسازند.
حالا گرچه واقعیتِ «باغ»ها از تبریز برچیده شده ولی هنوز هم این عنوانهای قشنگ روی در و دیوارهای شهر باقی مانده تا یادمان باشد «باغشمال» و «باغمیشه» و «تپلیباغ» و «کوچهباغ» و تمام اینها تنها اسم هایی از سر تصادف نیستند.
روز درختکاری؛ مناسبتی سانتیمانتال یا موعدی برای فرهنگسازی؟
۱۵ اسفند روز درختکاری هر سال موعد و مناسبتی است تا از طریق نهادها، سازمانها، مجموعههای مختلف و سازمانهای مردم نهاد با برنامههای ریز و درشت نهالکاری، فرهنگ و سنت درختکاری را ترویج دهند. با این وجود عده ای معتقدند بسیاری از این برنامه ها جنبه نمایشی و کلاسیک داشته و کارکرد چندانی در توسعه فضای سبز و افزایش سرانه آن در شهرها نخواهد داشت.
برخی فعالان محیط زیست هم میگویند حتی اگر جنبه نمایشی این اقدامات مشخصتر باشد، نمیتوان از تاثیرات ناخوادآگاه عمومی و کارکرد روانی مثبت آن چشمپوشی کرد. کارکردی که در یک روز و هفته خاص همه ساله طنین درختکاری در همه جا نوا سر میدهد و فرهنگ این اقدام پسندیده رواج پیدا میکند.
گسترش شهر نشینی و زندگی ماشینی و افزایش آلایندههای صنعتی، خودروها، فاضلابها و نظایر آنها نه تنها چیزی جز آلودگی فزاینده هوا و پراکنده شدن غباری سیاه بر روی شهرها به دنبال نداشته بلکه بر افزایش آلودگیهای زیست محیطی دامن زده است و در این میان نیز بروز بیماریهایی چون آسم، ضعف اعصاب و روان و مرگ و میرهای ناگهانی ناشی از آن درد آورتر و کمبود درختان و تخریب و نابودی جنگلها به ویژه در این عصر زجر آور تر است.
غافل از اینکه شهر نیازمند نفسی دوباره است تا تاریکی را از چهره شهر بزداید و دستیابی به این مهم جز با جنگل کاری و کاشت نهال محقق نمیشود. به جرأت میتوان گفت که جنگلها به عنوان ریه زمین نقش بی نظیری در سلامت محیط زیست و مقابله با آلودگیهای زیست محیطی داشته و علاوه بر حفظ رطوبت، تصفیه هوا، و… نقش زیادی در تلطیف روحیه و شاداب سازی افراد جامعه بر عهده دارند.
روزی روزگاری تبریز زیر سایهسار درختان باغشهر کهن
تبریز، روزگاری نه چندان دور چنان سرسبز و زیبایی داشت که شاهان و عیان مملکت در بهار و تابستان مهمانان خارجی خود را در این شهر پذیرا می شدند و این شهر را برای استراحت گاه انتخاب کرده بودند. تفرجگاههایی مثل برج خلعتپوشان و تفرجگاه ائلگلی تبریز مثال زنده بر این مدعیاند.
مسیر راه ابریشم که از دل جادههای گاها سرد و کوهستانی و گاها خشک و کویری چون عراق و سوریه می گذشت و در میانه راه تبریز که چون چهارراه این مسیر عمل می کرد چنان با باغ ها و سرسبزی هایش سفری خوش و به یادماندنی برای تجار و بازرگانان رقم می زد که انگار تبریز غنای اقتصادی، فرهنگی و نقش حکومتی خود را مدیون آب و هوای و به تبع آن باغات و سرسبزی اش بود.
سیر تمام نشدنی و عطش توسعه عمرانی در دهههای اخیر تبریز را هم مثل دیگر کلانشهرها اسیر تغییر کاربری هایی داد که ثمره آن از بین رفتن باغات شهری باشد. فرایندی که انگار آن روزها کسی فکرش را نمیکرد که چند دهه بعد که جمعیت مردمی هم افزایش پیدا میکند، این طور لجوجانه جای خالی خود را به رخ بکشد.
افزایش تعداد اتومبیلها، گسترش کارخانه ها، افزایش جمعیت و... همه و همه عواملی هستند که شهرها را گرفتار آلودگی و تیره شدن هوا میکنند. هوایی که برای تلطیف و تمیزی نیازمند فضاهای سبز و سبزینگیهای بی شمار است.
درختکاری شاید تنها یکی از راههایی باشد که میتواند نفسهای عمیق همراه با آسایش وارد ریه شهروندانی کند که حالا آسمان کبود از آلودگی یکی از بدیهی ترین تصاویر روزمره شان شده است.
https://hamnava.ir/News/Code/2353786
0 دیدگاه تایید شده