×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : پنجشنبه 1 آذر 1403  .::.   برابر با : Thursday 21 November 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26250 خبر
همپای مردم

انضباط، تلاش، سختکوشي، استرس، دوري از شهر، خانه، خانواده، رفتن روي مين و شهادت و جانبازي در زمينهاي کشاورزي و دامپروري وطنت استخوانهاي روي دست مردم، پلاک، پرچم، سنگ قبري که مادري شيشهي گلابش را روي آن خالي کند... انفجار، رخبهرخ شدن با خصم، خاک، خون، آتش... شاخهي گُل توي خان اسلحه، همراهي، همدوشي، دولا شدن زير پاي پيرزن سيلزده... اتيکت، ستاره، خوشه، برق پوتين، چهلوهشتي، برجک، جشن پتو،... صداي ريتميک تقتق تَتَق در ميدان تير، در بههم چسبيدن پاشنهي پوتينها موقع عبور مافوق از راهرو، در زمين زدن تِي براي از سرگيري نظافت آسايشگاه، جمع کردن تهماندهي ناهار از کف يغلوي... «ارتش» يعني واژههايي تمامناشدني به بهانهي روز ارتش، با امير سرتيپ دوم عيسي ميرزايي فرمانده محترم قرارگاه لشگر 21 حمزه گفتگويي داشتيم که در ادامه ميخوانيد. از جناب سروان ارضي، روابط عمومي محترم آن لشگر قرارگاه و آقاي فرشيد باغشمال که در شکلگيري اين گفتگو ياريمان دادند متشکرم. مختصراًًً از خودتان، سابقه و کارنامهي نظاميتان برايمان بگوييد. -اول از همه خيرمقدم عرض مي‌کنم خدمت شما و روز ارتش جمهوري اسلامي را به همرزمان عزيزم، همچنين به مردم شهيدپرور استان سرافراز آذربايجان‌شرقي و تبريزيان قهرمان تبريک و تهنيت عرض مي‌کنم. من سرتيپ دوم عيسي ميرزايي، متولد 1348 و اصالتاً کرمانشاهي هستم. بعد از طي مراتب تحصيلي وارد دانشکده‌ي افسري شده‌ام، مدتي در شيراز دوره‌ي مقدماتي را گذرانده‌ام و سپس مراتب نظامي را تا دکتراي مديريت راهبردي طي کرده‌ام و مسووليت‌هاي مختلفي در نيروي زميني از فرماندهي دسته تا لشگر را طي کرده‌ام. در کردستان، کرمانشاه و آذربايجان‌ غربي خدمت کرده‌ام و در حال حاضر هم در آذربايجان‌ شرقي مشغول انجام وظيفه‌ام. 120 ماه هم منطقه‌ي امنيتي درگير دارم.   در مورد اين استان و لشگر 21 حمزه توضيحي داريد؟ -خيلي خوشحالم و افتخار بزرگي نصيبم شده که در يکي از خطه‌هاي ارزشي و مذهبي کشور با سبقه‌ي تاريخي درخشان و مردماني خونگرم، حضور داريم و ان‌شاءا... بتوانيم انجام‌وظيفه‌ي خوبي داشته باشيم. لشگر 21 يکي از لشگرهاي استخوان‌دار نيروي زميني در حين انقلاب و هشت سال دفاع مقدس به‌حساب مي‌آيد که با تقديم حدود هفت‌هزار شهيد در عمليات‌هاي بزرگي مثل بيت‌المقدس، طريق‌القدس و فتح‌المبين حضور تاثيرگذاري داشته. يکي از لشکرهايي‌ست که فرماندهان بزرگي مسووليت آن را بر عهده داشتند و اين فرماندهان الان در سلسله مراتب ارتش و ستاد کل نيروهاي مسلح در حال انجام وظيفه‌اند. اين مجموعه، همواره يکي از يگان‌هاي خوب نيروي زميني‌بوده و در حال حاضر نيز به‌عنوان قرارگاه عملياتي لشگر، مسؤوليت استان‌هاي آذربايجان شرقي و اردبيل را بر عهده دارد و در واقع ارشد نظامي اين دو استان است.   با تغيير عنوان لشکر به قرارگاه، در عملکرد آن چه  تغييري بهوجود آمده؟ -در واقع مأموريت ما فرقي نکرده. برابر دستورالعملي که از ستاد کل نيروهاي مسلح واصل شده بود، براي اينکه حدفاصل بين رده‌هاي پايين و بالا کمتر شود و سامانه‌ي فرماندهي را تقليل دهند تا ارتباطات خيلي سريع‌تر انجام گيرد، يک‌سري از لايه‌هاي فرماندهي را کم کردند. الان يک فرمانده تيپ خيلي سريع‌تر مي‌تواند با فرمانده نيروي زميني ارتباط برقرار کند. قبلاً اين لايه‌ها زياد بود. بنابراين آمدند و يک تغييرات ساختاري دادند وگرنه جايگاه لشکر همچنان محفوظ است. خدمت در ارتش سخت‌تر از باقي يگان‌هاست و شايد خيلي‌ها ترجيح دهند در يگاني غير از ارتش خدمت کنند در حالي‌که حق انتخابي در تعيين يگان خدمتي‌شان ندارند. اين به‌نظر شما تبعيض نيست؟ اگر منظورتان خدمت سربازي دو ساله است، بايد بگويم که در مجموع سربازي براي هر جواني سخت است. يک جوان 18 ساله را شما از خانه، خانواده، پدر و مادر و راحتي‌هايي که دارد جدا مي‌کنيد و يک‌دفعه او را وارد محيط جمع‌وجوري با يک سين مشخص با يک ديسيپلين خاص نظامي مي‌کنيد. اين اتفاق مطمئناً براي هر جواني سخت است. حالا اين سرباز مي‌خواهد در ارتش خدمت کند يا جاهاي ديگر. در نظر مردم شايد اين تصور وجود دارد که خدمت در ارتش سخت است. اما واقعيت اين است که در سازمان ارتش با توجه به سياست‌هايي که سلسله مراتب فرماندهي و همچنين مسوولين محترم با توجه به پيگيري‌هايي که انجام شده، الان اقداماتي براي سربازان ارتش انجام مي‌شود که شايد اصلاً براي ساير يگان‌ها انجام نگيرد. در مورد مسائل آموزشي هم بايد بگويم انضباط در ارتش حرف اول را مي‌زند. جواني که وارد اين ساختار مي‌شود بالاخره يک ساعت مشخصي بايد بخوابد، يک ساعت مشخصي بايد بيدار شود، يک ساعت مشخصي هم آموزش ببيند. ما او را آموزش مي‌دهيم و تربيت مي‌کنيم براي حراست از مرزوبوم کشورمان. مطمئناً اين جوان براي اينکه بتواند اول خودش و بعداً کشورش را حفظ کند بايد يک‌سري آموزش‌هاي خاص ببيند تا بتواند در شرايط بحران جوابگوي آن مأموريت واگذاري از طرف فرماندهش باشد. چون بالاخره نظامي‌گري شغل ويژه‌اي‌ست و با يک کار اداري که ساعت هشت شروع مي‌شود و پشت ميز نشين استد و ظهر هم تمام مي‌شود فرق دارد. البته آنها هم قطعاً ضوابط خودشان را با توجه به جنس کارشان دارند. ولي ارتش در لحظه با دشمني مواجه است که اسلحه دستش گرفته تا شما را بکشد. بالطبع اين آموزش‌ها بايد منجر به نتيجه‌اي شود که يک سرباز بتواند با اين تهديد مقابله کند. ورزش صبحگاهي براي يک فرد عادي لازم است، اما براي يک سرباز واجب است. اگر ورزيدگي‌ لازم را نداشته باشد اين فرد مطمئناً کم خواهد آورد و با آن تهديد از بين خواهد رفت و اين اسمش سخت‌گيري نيست. از طرفي اين تمرين‌ها يک‌جور آمادگي براي زندگي بعد از سربازي‌ست. سرباز در محل خدمتش هيچ دغدغه‌اي از نظر سرپناه، تهيه‌ي غذا و تامين معاش ندارد، اما بعد از سربازي با همه‌ي اين مسائل درگير است و مسووليت‌هاي به‌مراتب سنگين‌تر و دشوارتري دارد. در واقع زندگي از خدمت سربازي سخت‌تر است.   حالا که کشور در دوران جنگ نيست، شايد قرارگاه 21 حمزه، با توجه به امکاناتش مسؤوليتهايي غيرنظامي داشته باشد، از اين برنامهها بگوييد و اينکه خودتان شخصاً و با توجه به خلاقيت فرديتان برنامهاي در اين مورد داريد يا نه؟ -شرح وظايف ارتش مشخص است. هم در چهارچوب قانون اساسي و هم در دستورالعمل‌هاي مسؤولين رده بالا اين شرح وظايف وجود دارد. ارتش سازمان‌هاي مختلفي دارد و هر کدام مأموريت خودشان را دارند. مثلاً در زمينه‌ي فرهنگي، سازمان عقيدتي سياسي مسؤوليت دارد. برنامه‌هاي متنوع فرهنگي مثل ترويج مسائل قرآني، برگزاري دوره‌هاي بصيرت‌افزايي و ساير اقدامات فرهنگي را بر عهده دارد. در رابطه با مردم هم ارتش خدمات ويژه‌اي دارد. هرجا لازم بوده ارتش رفته و بيمارستان صحرايي ايجاد کرده، در امر سازندگي ورود کرده و... من خودم هم به شخصه، چون تازه در اين استان افتخار خدمت پيدا کرده‌ام، هنوز برنامه‌ي خاصي را اجرا نکرده‌ام، اما در آذربايجان غربي، به‌عنوان مثال راهيان نور را در منطقه‌ي تمرچين راه‌اندازي کرده‌ايم و حدود 130‌هزار نفر در ايام عيد و سه ماه تابستان، به‌خصوص از جوانان و دانشگاهيان بازديد داشته‌ايم. البته در استان آذربايجان شرقي قبل از من برنامه‌هاي خيلي خوبي برگزار شده و در زمان حضور من هم ان‌شاءا... خواهد بود.   در ماجراي سيل اخير، ارتش وجههي مردمي خودش را بروز داد. از امدادرسانيهاي ويژه تا خم شدن يک فرمانده ارتش زير پاي يک پيرزن. در وضعيت عادي، اين در کنار مردم بودن چقدر و چطور ميتواند ظهور و بروز پيدا کند؟ -اين يک واقعيت است که ارتش متعلق به مردم است و هميشه هم اين‌طور بوده. قبل از انقلاب هم اگر تعدادي از مسؤولان رده بالا را ناديده بگيريم، بدنه‌ي اصلي ارتش همپاي مردم بود و در شرايط خاص دستورات ضد مردمي را لغو کرد و روبروي مردم نايستاد. در طول اعتراضات، بيماران و نيازمندان به مداوا به‌ويژه در روزهاي حکومت نظامي، توسط ارتش و بعضاً با تانک جابجا مي‌شدند. خيلي از جاها، افسران جوان ما، اعلاميه‌هاي حضرت امام را پخش مي‌کردند. بعد از انقلاب و در اوايل آن هم، ارتش در ترکمن‌صحرا، کردستان، آذربايجان غربي و خوزستان جلوي گروهک‌هاي ضد مردمي ايستاد. در هشت سال دفاع مقدس، 48هزار شهيد تقديم انقلاب کرد. بعد از جنگ چهار و نيم ميليون هکتار زمين و 20ميليون مين پاکسازي کرد، زمين‌هايي که حالا در آن‌ها کشاورزي و دامپروري صورت مي‌گيرد. 270 نفر در همين عمليات پاکسازي شهيد شدند و 980 نفر جانباز. در بلاياي طبيعي، مشکلات معمول شهري و روستايي، هرجا که مردم با مسئله‌اي مواجهند، ما تفويض اختيار داريم که بدون فوت وقت و بدون اينکه نياز به دستور داشته باشيم ورود کنيم و در کنار مردم بايستيم. در زلزله‌ي ورزقان، اولين يگاني که براي کمک در آن منطقه حضور پيدا کرد لشگر 21 حمزه بود، در سيل آذرشهر، نيروهاي يگان مراغه، لشگر 21 و 03 عجبشير بلافاصله در محل حاضر شدند و دست به دست مردم دادند. در ساير استان‌ها و در سرپل‌ذهاب، گرگان، کرمانشاه و ساير جاها، ارتش حضور سريع داشته. بنابراين ارتش آمادگي اين را داشته و دارد که در لحظه‌ي نياز به سمت مردم برود و کمکشان کند.   از همان اوايل تا الان ارتش و سپاه باهم مقايسه شدهاند. اين دو يگان چه اشتراکات و چه تعاملهايي باهم دارند؟ -اوايل انقلاب يک شعاري داشتيم با اين عنوان که: ارتشي و سپاهي، دو لشکر الهي. روح صياد شيرازي شاد که از اصلي‌ترين عواملي بود که اين شعار تبديل شود به اينکه ارتشي و سپاهي، يک لشکر الهي. ارتش و سپاه دو بازوي اصلي نظام هستند و هر کدام با شرح وظايفي مشخص در حال خدمتگذاري هستند و هدف نهايي هر دو هم دفاع از انقلاب، منافع ملي، دستاوردهاي نظام و دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم است. با توجه به انتصابات اخير و حضور امير دکتر سرلشکر موسوي در فرماندهي کل ارتش و سردار جعفري در فرماندهي کل سپاه، باعث بيشتر شدن اين هم‌افزايي شده است‌. در ماجراي اخير توهين رئيس‌جمهور ديوانه‌ي آمريکا به سپاه و اعلام آن به‌عنوان يک گروه تروريستي، اولين سازماني که در اعتراض به آن بيانيه داد، ارتش بود. فرمانده کل ارتش در دفتر فرمانده کل سپاه حضور پيدا کرد و باهم دست اخوت و برادري دادند. اين هم‌افزايي قابل مشاهده است و در استان آذربايجان شرقي هم وجود دارد.   بازنشستگان ارتش با توجه به تجربه و حضور در موقعيتهاي خاص، سرمايه و گنجينهي ارتش بهحساب ميآيند، چقدر با آنها ارتباط داريد؟ -نيروهاي مسلح و به‌ويژه ارتش جمهوري اسلامي حساب جداگانه‌اي براي عزيزان پيشکسوت باز کرده. به‌خصوص آن‌هايي که در دوران جنگ تحميلي مسووليت داشته‌‌اند به‌حق گنجينه‌ي ارتش به‌حساب مي‌آيند. بعد از شرفيابي فرمانده نيروي زميني خدمت مقام معظم رهبري براي انتصاب به خدمت در اين جايگاه، فراميني در 31 لبيک براي نيروي زميني تعريف شد که يکي از آن‌ها، مربوط به بازنشستگان است. ما از آنان در برنامه‌هاي خاص نظامي دعوت مي‌کنيم و از تجربياتشان استفاده مي‌کنيم. علاوه بر اين در جهت تکريم اين عزيزان اقدامات لازم انجام مي‌شود. در زمينه‌ي معيشت ، کانون بازنشستگان فعالي وجود دارد. در حوزه‌ي بهداشت، امکانات رفاهي، ورزشي و تسهيلات مورد توجه هستند و اتفاقاً استان آذربايجان شرقي يکي از بهترين استان‌ها در اين زمينه است.   خودتان برنامهي خاصي بعد از بازنشستگي داريد؟ -نظامي‌گري شغل پراسترس و سختي‌ست و ما در اين 32 سال خيلي کم در خدمت خانواده بوده‌ايم. بازنشستگي فرصت مناسبي‌ست براي در کنار خانواده بودن. براي اوقات فراغت هم با توجه به داشتن علاقه و سابقه‌ي تدريس، در اين زمينه فعاليت خواهم داشت.    

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.