گروه : فرهنگی

همنوا/ سحر فکردار: بعدها که سقف و دیوار آن خانهها فرو ریخت و برجها و مجتمعهای مسکونی در تمام کوچهها و خیابانهای شهر جا خوش کرد، خوشبختی هم انگار در پس همان کوچهها گم شد و به خاطرهها پیوست.
زندگی مدرن و تمام تعلقاتش آمد تا در جدال با سنت قد علم کند و زورآزمایی. نبرد نا برابری که از ابتدا هم مشخص بود به نفع مدرنیته تمام میشود. چرا که این «خانه»های بی پناه برای کمتر کسی سودآور بودند و عزیز.
حالا پس از سالهای زیاد که حرص و ولع ساختمانسازی آرام آرام از آن هیجانهای نخست دور شده و این بازار هم مثل دیگر بازارها به ثباتی نسبی رسیده، ارزشها و خرده فرهنگهای دیگر هم برای عدهای مهم شده و با ارزش. حالا به شیوه سانتیمانتال هم که شده، همه از مفاهیم فرهنگی، هویت تاریخی و میراث فرهنگی حرف میزنند و پرچم خانههای تاریخی هم برافراشته شده است.
در این بین، کهن شهر تبریز با میراث ماندگاری از خانههای تاریخی در تکاپوی حفظ این فضاها برآمده است. شهرداری تبریز هم در سالهای اخیر در کنار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی حفظ، نگهداری و تملک برخی از این خانهها را جدی گرفته است.
یک بام و دو هوا در ارائه آمار خانه های تاریخی
هر چند در برخی منابع تعداد خانههای تاریخی تبریز ۶۰۰ و در برخی منابع ۸۰۰ مورد عنوان شده است ولی خلیلی به آمار دیگری هم اشاره میکند. او به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی یادآوری میکند: تعداد خانههای تاریخی شناسایی شده در سطح شهر تبریز ۳۲۴ مورد است که از این تعداد ۷۴ خانه ثبت ملی شده و ۲۵۰ مورد غیر ثبتی هستند.
بر اساس اعلام روابط عمومی شهرداری منطقه ۸ تبریز که از آن با عنوان منطقه تاریخی و فرهنگی هم یاد میشود، خانهها و فضاهای تاریخی تملک شده توسط مجموعه شهرداری تبریز عبارتند از: خانه شربت اوغلی، خانه ختایی، خانه اردوبادی، خانه استاد شهریار، خانه علی مسیو، خانه نیکدل، خانه کلکتهچی، خانه فدک، عمارت شهرداری، یخچال صادقیه، یخچال له له بیگ، عمارت ائل گلی و عمارت انجمن شهر.
هر یک از این خانهها قصه متفاوتی دارند. برخی متعلق به اشخاص مهم شهر بود و برخی به سبب جایگاه و موقعیت آفرینی در رویدادهای تاریخی اهمیت دارند. بار فرهنگی عظیمی که بر دوش هر یک از این بناها جای خوش کرده، بی سبب میتواند روایت روشنتری از تاریخ شهر را بازگو کند.
وقتی از روایتمندی تاریخی صحبت میکنیم میتوان در کوچه پس کوچههای باریک کوچه حاج رضا در مرکز شهر گم شد و به درب کوچک خانه علی مسیو رسید. سالها پیش که هنوز این خانه تملک نشده بود، به همراه فرزند صمد سردارینیا پروهشگر و تاریخ نگار معاصر آذربایجان با امانت گرفتن کلیدی، سراغ این خانه رفته بودیم. حیاطش بستری از علفهای هرز بود و هنوز صندلیهای لهستانی قدیمی در گوشه و کنار خانه دیده میشد. گردی کهنه روی در و دیوارهای خانه نشسته بود و انگار کربلایی علی روی یکی از همان صندلیها نشسته بود و با چشمانی غمگین حال و روز خانه اش را تماشا میکرد. خانهای که روزگاری برو بیایی داشت و بخشی از تاریخ تبریز را رقم زده بود.
بعدها که خانه توسط شهرداری تبریز تملک و تبدیل به خانه موزه شد، میشد آرامش روان صاحبش را از پس سکوت جاری در حیاط کوچکش دریافت. در برههای هم که حیاط خانه با تختها و قالیچههای رنگی کاربری کافه پیدا کرد و شد پاتوقی برای جوانان، نمونه درخشانی از احیای مجدد یک فضای تاریخی رقم خورد.
کاشان؛ تجربه ای موفق در احیای خانه های تاریخی
کاشان، شهر پیشرو ایران در احیا و بهرهگیری از خانههای تاریخی است. شهری که از آن با عنوان شهر خانههای تاریخی یاد میشود و در ورودی شهر هم با تکیه بر همین عنوان مقدم گردشگران را گرامی میدارند. کاشانیها از این خانهها به عنوان موزه، هتلهای سنتی، رستوران و... استفاده میکنند و با روی گشاده به استقبال گردشگران میآیند. بافت تاریخی شهر جور اقتصاد کاشان را بر دوش کشیده و برای اقامت در یکی از بیشمار هتلهای سنتی کاشان باید از خیلی قبلتر دست بکار شد.
مهم نیست آمار خانههای تاریخی تبریز ۸۰۰ باشد یا ۶۰۰ یا حتی همین ۳۲۴ خانه. هر کدام از این خانهها قصه خود را دارند. قصه ظهرهایی که آفتاب در حیاط پر دار و درختشان پهن میشد و گنجشکهای لب حوض به سایه آنها پناه میآوردند. درهای کوچکی که با دو کوبهی اختصاصی زنانه و مردانه پذیرای میهمان بود و اتاق مهمانخانهاش با فرشهای لاکی و پشتیهای اعلا، همیشه جارو زده و تمیز، خط قرمزی برای بچه های خانه بود.
هر چند حالا زمانه آن قصهها و سبک زندگی به سر آمده ولی روایتها هیچ وقت به سر نمیآیند و تا ابد میتوانند ادامهدار باشند. آنقدری زنده و واقعی که دوباره درهای خانه گشوده شود و کربلایی علی مسیوها از گوشه دالان سر خم کنند و به میهمانان خود خوش آمدی بگویند.
https://hamnava.ir/News/Code/6530505
0 دیدگاه تایید شده