گروه : فرهنگی
به گزارش همنوا، عرصه تولید آثار موسیقایی مرتبط با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالشترین عرصههای فرهنگی هنری کشورمان بوده است که طی سالهای متمادی دوشادوش سایر فعالیتهای فرهنگی هنری مرتبط با این موضوع مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.
خبرگزاری مهر در دوازدهمین قسمت از سلسله گزارش «روایت مهر از نواهای عاشورایی» که همچون دورههای گذشته طی ایام محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار میگیرد به سراغ آلبوم «عاشورا شعری» از جمله مجموعههای معتبر در حوزه موسیقی و نواهای مرتبط با سوگواری حضرت سیدالشهدا رفته است که یک دهه قبل توسط مرکز موسیقی با تدوین و اجرای اصغر فردی در قالب اثری دو زبانه به زبانهای ترکی آذربایجانی فارسی با نواخوانی زنده یاد سلیم مؤذن زاده اردبیلی و صدای مرحوم سید محمد حسین شهریار پیش روی شنوندگان قرار گرفت.
در این آلبوم که بخشهایی از آن از موسیقی متن فیلم «آوار» اثر ناصر چشم آذر صورت گرفته حسن کسایی نوازنده نی و نعیم الاحمد نوازندگی فلوت عربی را به عهده داشتند.
«مدح عربی امام حسین (ع)» با اجرای مرحوم سلیم مؤذن زاده، «مقدمه در پیرامون ادبیات رثایی آذربایجان»، «مرثیه ای از استاد شهریار» با صدای شاعر و نوای مرحوم سلیم مؤذن زاده، «شباهنگ» با شعری از مرحوم میرزا عبدالرحیم هندی، شعر رثایی از استاد شهریار با صدای مرحوم سلیم مؤذن زاده، «شعر رثایی» از میرزا عبدالرحیم هنری، غزل نوحه فارسی «کاروان کربلا» از مرحوم شهریار با صدای مرحوم سلیم مؤذن زاده، «شعر رثایی» از حالی اردبیلی، نوحه استاد سلیم مؤذن زاده، «شعر رثایی» از ثریا، «شعر رثایی فارسی بخواب اصغر» با صدای استاد شهریار، ابیاتی از مثنوی «آتشکده» اثر میرزا محمدتقی حجت الاسلام (نیر تبریزی)، غزل نوحه اثر واقف سرابی و روضه خوانی استاد سلیم مؤذن زاده از جمله قطعاتی هستند که در این آلبوم عاشورایی پیش روی مخاطبان قرار گرفتهاند.
اصغر فردی تدوین گر این آلبوم موسیقایی در یادداشتی مشروح پیرامون این اثر نوشته است.
برحسب نخستین شکلپذیری جدی سیاسی و حصول اقتدار حکومتی مذهب حقه امامیه اثنی عشریه جعفری در آذربایجان و آغاز اعتلا فرقه ناجیه به مرکزیت این واحد جغرافیایی ایران، جزم ترین عزم در جهت اشاعه شیعه – چه از حیث ابعاد گوناگونی فرهنگی آن و چه از جهت اجتماعی و سیاسی و البته که با تمرکز قدرت اقتصادی و نظامی به مثابه اسباب و ابزار تأمین تحرکات فرهنگی و اجتماعی – سیاسی – در آذربایجان سامان یافت.
تبریز علیرغم احتواء واپسین قلاع و استحکامات مذهب تسنن در ایران، بلافاصله با انتضاج حکومت مقتدر صفویه توانست شتابی محیر و خیرهکنندهای را در دگردیسی به تشیع و انکشاف منویات این طریقه حقیه بر دور و گذر خود تحمیل کند. هم از این رو بود که به سرعت مکاتب و مکاتیب فقهی و حکمی و اخباری و قرآنی در تبریز متشکل شد و جامعه انسانی خطه مشارالیه سوار بر گذر شهور و دهور به تربیه و تقویه و تحویل عالمان دین در حوزه نو آئین و نو اندیشانه ها اهتمامی شتابنده کرد.
نخست دامنه فقه اللغه عربی در پهنای لازم – اعم از فرهنگ نویسی، تدوین و تحشیه متون نحوی گسترانده شد. سپس بساط و بساتین دانشهای قرآنی از ترجمه و علوم حاشیهای لازم برای تفسیر مانند رجال و اخبار پهناور و ثناور گردیدند. آن گاه مشارب فلسفی، کلامی و منطق- به مثابه مفتاح و مبنای آن علوم – مکون و مدون گردید. پس از آنکه نامی ترین ملایان، مجتهدیم، مراجع و متفکرین مذهبی از این واحد برخاست و این سنت حسنه الی یومنا هذا در حال حیات است. در بستری چنان، مردمی چنین نیز پدید امد که در یوم الّتسابق و الّرهان آشنایی با مبانی و معارف دین حنیف و ملزمه های صیانت از کیان آئین شریف از دیگر آحاد اجتماعی نظیر و دور و نزدیک گوی سبقت ربودند.
یکی از بارز ترین مظاهر تجلی این صیانت از منویات شیعه همانا تکریم و تبجیل اهل بیت و ابلاغ مکارم آن دوات مقدس در همه شئونات بود. تا همین سی و چند سال پیش – که عزاداری به تبع شهادتهای جمعی و قتال های تودهای متعاقب تجاوز نظامی عراق و دیگر ابتلائات داخلی موجب تعطیل آن را فراهم آورد – عید بَرات (نیمه شعبان) در تبریز با طنطنه و همینه ای بی عدیل و بی بدیل برگزار میشد.
اهالی محلات و کسبه و تجار و اصناف با تمهید و هزینه خود درو پیکر شهر را به اعلا درجه آذین میکردند و شاید بدین نَمَط در ببطن این شکوه، وجه قیاس با اعیاد دولتی و دهن کژی به طبقه حاکم جائر نیز مستتر بود. همچنین آئینهای متوالی تعزیه آل عبا در غره محرم و سلخ صفر چنان مطنطن و مهیمن اجرا میشد که بی کمترین تحرکی مخاصم، تمام ارکان حکومتی و ضعیت آماده باش میگرفتند.
دسته جات «شاخسی»، «عرب»، «عجم»، «زنجیرزنان»، «سینه زنان» و «شبیه خوانی ها» و «ذولجناح خوانی ها» به وجه بی مثالی در منتهای جلال و جبروت نواخوانی و مویش گری میکردند. این گونه مراسم را نخستین منبع تغذیه، اشعار نوحه و نغمههای نوحه گری و نوحه خوانان میبود. این بستر بِشکوه نیز در غایت غنا مُتدارک مُفتَرَض الطاعه دانسته و اوراق زرینی در ادبیات شیعه رقم زدهاند.
دستهای جز مراثی و ذکر مصائب آل کسا شعری نسرودهاند و گروهی در کنار دیوان اشعار سائره دست کم یک دیوان کامل نوحه ساختهاند و زمرهای در موضوعات برجسته ذیل مصائب و مناقب چکامههایی چند آفریده و کتاب بستهاند. تا ادبیات اغنایی پدید آمده است که میبینی و میخوانی و می شنوی. میتوان همه آحاد تاریخ ادبیات ترک ایران تاریخی از عمادالدین نسیمی تا شهریار- را در عداد و شاعران اهل بیت آورد. این همه موجب شده است که ادبیات مرثیه شیعی ترکی در میان ادبیات السنه ثلاثه اسلامی (عربی – فارسی – ترکی) افتخار شوکت سرآمدی را استملاک کند.
بی دل و عدیل این حجم کیفی و کمی شعر رثائیه را نه در شعریات عربی و نه در ادبیات فارسی میتوان جست. بدیهی است که این مویه های غریبانه را مویه گرانی بایست که در الحان و تغنیات غمگیمن ایقایش کنند. در این حوزه نیز به گواهی واقعات نوحه گری ترکی چیزی در هیأت و دسته جات تعزیه ترکان را ترجیح میدهند. گاه بینی عزاداران فارس و لر و گیلگ و تات و تاجیک علیرغک قلت درک ترکی چنان با شنودن نوحه ترکی اشک بارند که گویی فاصلههای اندگ تفاوت لغوی و حجابات نازک فرق کلامی دریده و از میان برخاسته و همه در یک مفهوم و اندوه و اندیشه مستحیل و مستغرق اند.
https://hamnava.ir/News/Code/9231386
0 دیدگاه تایید شده