گروه : آرشیو

ایرنا نوشت: روزهای 24 و 25 بهمن برابر با 13 و 14 فوریه، پایتخت لهستان میزبان آمریکا و هم پیمانان اوست تا به بهانه صلح در خاورمیانه دور تازه ای از ایران هراسی را آغاز کنند. گرچه مانور تبلیغاتی گسترده ای از 21 دی و همزمان با اعلام برگزاری این نشست از سوی آمریکا و برخی رقبای منطقه ای ایران ایجاد شد اما تردیدهای مقامات اروپا برای حضور در این نشست از یک سو و اعلام برگزاری دور تازه نشست های سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه درباره خاورمیانه با محوریت سوریه؛ از سوی دیگر دستیابی به اهداف نشست ورشو را با چالش هایی روبرو خواهد کرد.
روسای جمهور سه کشور ایران، سوریه و ترکیه پنجشنبه هفته جاری 24 بهمن در سوچی روسیه گرد هم می آیند تا دور تازه ای از نشست های مبارزه مشترک با تروریسم و بازگرداندن آرامش به منطقه به ویژه سوریه را برگزار کنند. حجت الاسلام حسن روحانی هم روز پنجشنبه به دعوت رسمی ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه به این کشور سفر خواهد کرد.
این چهارمین دور مذاکراتی است که سه بازیگر اصلی بحران سوریه آن را در سطح روسای جمهور برگزار می کنند و می توان نتایج محسوس و نامحسوس آن را در بحران سوریه مشاهده کرد. بحرانی که واشنگتن و ائتلاف های رنگانگ ساخته شده در منطقه طی یک دهه گذشته نتوانستند در رفع و حل آن اقدام موفقی انجام دهند و اکنون تاثیرگذاری مثلث آنکار-تهران-مسکو در مبارزه با تروریسیم مورد اعتراف دیگر بازیگران این عرصه است.
ناکامی در مهار بحران سوریه برای کاخ سفید شاید همان انگیزه ای است که کاخ سفید و برخی حاشیه نشین های خاورمیانه را هرزگاهی گرد هم می آورد تا ضمن سرپوش گذاشتن بر نقش غیرقابل خود در ایجاد تروریسم، مبارزان با این پدیده نامبارک را هم با چالش هایی مواجه کنند.
**کدام خاورمیانه، کدام تروریسم؟
مقامات آمریکایی و برخی کشورهای حاضر در نشست ورشو هدف از تشکیل این نشست را بررسی روند و چالش های صلح در خاورمیانه اعلام کرده اند و اساسا عنوان این کنفرانس «صلح و امنیت در خاورمیانه» است. اینکه چرا کشور یا کشورهایی که هزاران کیلومتر با خاورمیانه فاصله جغرافیایی دارند و خود از حامیان برخی گروه های تروریسیتی حاضر در منطقه هستند، چرا باید درباره این بخش از جهان تصمیم بگیرند و کنفرانس برگزار کنند همچنان علامت سوال است اما با عبور از این سوال می توان به بررسی چالش های خاورمیانه پرداخت و ردپای اشتباهات خواسته یا ناخواسته برخی از حاضران در نشست ورشو به وضوح مشاهده کرد.
خاورمیانه این روزها در دو نقطه خود یعنی عراق و سوریه درگیر پدیده شوم تروریسم است. در به وجود آمدن و رشد این پدیده در این مناطق هم می توان هزاران دلیل برشمرد. از برخی رفتارهای غیرقانونی حاکمان آن تا مشکلات اقتصادی موجود در این جوامع. اما نادیده انگاری آتش بیاری آمریکا و برخی همسایگان این کشورها در معرکه گیری های داعش و النصره و فتح الشام و ...، نمی تواند واقعیت موجود را انکار کند.
هنوز کتاب خاطرات هیلاری کلینتون با عنوان «گزینههای دشوار» در بازار کتاب آمریکا منتشر می شود که در آن از تلاش کاخ سفید برای چندپاره کردن عراق و سوریه از طریق گسترش دامنه حضور و نفوذ داعش نوشته است، یا سخنان او درباره حمایت بی قید و شرط از خشن ترین گروه های اسلامی در منطقه، همچنان در شبکه های اجتماعی شنیده و دیده می شود.
اظهارات دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا هم گرچه ساعاتی پس از نشر، پس گرفته شد اما نمی تواند منکر نقش آمریکا در حمایت از گروه های تندرو باشد. شواهد غیرقابل انکاری هم از کمک های مالی سعودی ها به گروه های تروریستی در رسانه ها منتشر شده است. یک سال پیش در چنین روزهایی رابرت هانتر سفیر پیشین آمریکا در ناتو، صراحتا پشتیبانی عربستان را در شکل گیری داعش موثر دانسته بود.
با چنین شواهد غیرقابل انکاری ادعای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه شاید سناتورهای جنگ طلب آمریکایی و کارخانه های اسلحه سازی آن ها را راضی نگه دارد اما سهم مردمان آشوب زده خاورمیانه از این ادعا هزارن کشته و میلیون ها آواره ای است که از وطن جز ویرانی چیز دیگری ندارند.
میان ادعاهای متنوع آمریکا و برخی هم پیمانان منطقه ای او، ایران با همکاری روسیه و ترکیه طی پنج سال گذشته توانسته است بخش از هیولای تروریسم را به ویژه در سوریه از پای درآورد. با یک تفاوت ماهوی: ایران به درخواست رییس جمهوری سوریه در این کشور حضور دارد و آمریکا با نقض همه قوانین بین المللی وارد خاک سوریه شده است.
با چنین پیش زمینه ای آمریکا و شماری از همراهان این کشور در ورشو لهستان گرد هم می آیند تا درباره تروریسم و خاورمیانه و نقش ایران در روند صلح خاورمیانه ابراز نظر کنند. شاید دلیل عدم رغبت برخی کشورهای اروپایی و آسیایی برای حضور پررنگ در چنین نشستی هم، کمدی مبارزه با تروریسم آمریکا باشد.
**ترامپ و توهم انزوای ایران
پشت پرده صلح طلبی ترامپ اما همان داستان چهاردهه اخیر است، منزوی سازی ایران و ایجاد هراس از قدرت یافتن تهران. این بار به پشتوانه دلارهای نفتی و پروپاگاندای رسانه ای رژیم صهیونیستی. اما آیا ایران در حال انزواست؟ جمهوری اسلامی ایران دو روز پیش از برگزاری نشست ورشو، چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب خود را جشن گرفت و مردم ایران علیرغم تمام مشکلات اقتصادی در راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه حاضر شدند.
علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی به دعوت همتای ژاپنی خود دوشنبه 22 بهمن به توکیو سفر کرده است، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه روز 21 بهمن ماه به عنوان نخستین وزیر امور خارجه ای که پس از تشکیل دولت لبنان به این کشور سفر می کند، در بیروت با مقامات لبنانی دیدار و گفتگو کرد. عبدالناصر همتی رییس بانک مرکزی هم روز سه شنبه 23 بهمن در راس هیاتی اقتصادی به عراق سفر کرده است و در نهایت رییس جمهوری روز پنجشنبه 25 بهمن به دعوت رییس جمهوری روسیه در آن کشور حضور خواهد یافت.
با این حجم حضور و گفت و گوی مسوولان ایرانی با همتایان خارجی خود، تنها در یک هفته گذشته می توان به یقین رسید که همانگونه که سخنگوی وزارت امور خارجه گفته است، جان بولتون و دیگر مقامات آمریکایی به توهمی از انزوای ایران رسیده اند. توهمی که در نشست ورشو تلاش خواهند کرد آن را به عنوان واقعیت موجود در جهان تصویر کنند. نتیجه این تصویرسازی کاذب اما هرچه باشد برای حاضران در آن نشست نفعی نخواهد داشت. حاشیه نشین های خلیج فارس و برخی کشورهای اروپایی یا آمریکا لاتین و آسیا با هر انگیزه و هر وعده ای از سوی آمریکا در این نشست حضور بیابند به دلیل بدعهدی اثبات شده ترامپ نمی توانند حساب چندانی روی آن انگیزه و این وعده باز کنند.
مقامات کاخ سفید پس از چهاردهه تلاش ناکام برای انزوای ایران که از تحمیل جنگ تا تحمیل تحریم گستردگی دارد باید به این نتیجه رسیده باشند که جهان کنونی جهان انزوا نیست و ایران هم تصمیمی برای منزوی بودن در معادلات جهانی ندارد. نمود عینی این عدم انزوا هم شرایطی است که رییس جمهوری آمریکا را مجبور می کند تا در دیپلماسی توییتری خود، زبان و کلمات فارسی به کار گیرد و در ظاهر به زبان ایرانیان و در باطن به زیان آن ها اقدام کند.
https://hamnava.ir/News/Code/17666
0 دیدگاه تایید شده