همنوا / سحر فکردار: اینجا قرارگاه جهادی رهپویان یاس است. جایی که همین دو –سه سال پیش گوشهای از شهرستان خسروشاه شکل گرفته تا بیسر و صدا و فارغ از نمایشهای معمول که از اقدامات فرهنگی به چشم میخورد، با نیروهای مردمی ساعتهای متوالی در تمام طول هفته برقرار است و پویا.
در این خانۀ آجری، زنان حرف اول را می زنند. از دخترکان خردسال با چادرهای مشکی کشدار و جوراب شلواریهایی رنگی گرفته تا زنان میانسال که حالا بودن در اینجا را غنیمت و پناهی برای روزهای خود میدانند.
اینجا چشم که بچرخانی میتوانی رد یک کار جدید را بگیری و برسی به پشتوانهای خلاقانه که میخواهد پیوست فرهنگی را به تمام فعالیتهای خود سنجاق بزند. از آموزشهای متنوع گرفته تا تولید محتوای فرهنگی. از ساخت عروسکهای بومی گرفته تا توزیع اقلام معیشتی بین نیازمندان شهر.
فرید حسن پور، مسئول قرارگاه جهادی رهپویان یاس در تشریح فعالیتهای این مجموعه میگوید: اینجا صفر تا ۱۰۰ تمام فعالیتها توسط خود اعضا انجام میشود. افرادی که بدون کوچکترین ادعایی با هزینه شخصی و صرف وقت خود سعی در انجام دادن فعالیتهای تربیتی و فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان دارند. از کودک ۵ ساله گرفته تا یک فرد ۷۰ ساله، سهم خود را در اینجا ادا میکنند تا با شناساندن و تربیت استعداد کودکان و نوجوانان، مسیر روشنی را برای آینده آنها ترسیم کنند.
او با اشاره به محدودیتهای آموزشی در منطقه خسروشاه ادامه میدهد: در این پایگاه با تعریف ۱۴ سرفصل در حوزههای مختلفی همچون عکاسی، گرافیک، کارگردانی، مستندسازی، تدوین و… به جامعه هدف آموزش میدهیم و پس از آن ظرفیت همین نیروهای تربیت شده برای آموزش هنرجویان جدید استفاده میکنیم که به نوعی تعهد اخلاقی محسوب میشود.
حسن پور تصریح میکند: دخترانی که به اینجا معرفی میشوند از چند وادی مختلف همچون آموزش و پرورش و یا پایگاههای مقاومت بسیج به موسسه ملحق شدهاند که به طور مثال پس از آموزش دورههای عکاسی در برنامههای خود این نهادها همچون گرامیداشت 13 آبان از توانمندی آنها در عکاسی استفاده شد.
طراحی و تولید عروسکهای «آراز» و «آیناز»
سودای فعالیتهای بیشتر، این گروه را وادار به پا گذاشتن در عرصههای متفاوتتری هم کرده است. عروسکسازی همان چیزی است که به طور کامل توسط زنان این گروه جهادی انجام میشود. همان هم که کنار هم نشستهاند و با همتی مضاعف این عروسکها را تولید میکنند. عروسکهایی که پس از ساخت برای توزیع به مناطق محروم شهر میروند تا دست سازهای باشند برای کودکانی که شبها در رویای خود خواب یک عروسک واقعی را میدیدند و حالا میتوانستند آن را لمس کنند.
حسن پور در خصوص تولد این عروسکها میگوید: وجود عروسک های بومی آذربایجان که با اسامی آزار و آیناز ساخته میشوند یکی از ضرورتهای فرهنگی استان است. شاید ما در سطح واقعی نمیتوانیم عروسک تولید کنیم ولی روزی با خود گفتیم چقدر باید دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم باربیها بازار عروسک ما را تسخیر کنند؟ این طور شد که با همین امکانات اولیه پا در میدان گذاشتیم.
به گفته او، این عروسکها با پشتوانه فکری و پیوست فرهنگی عمیقی طراحی و تولید شدهاند که ما در فاز بعدی اقدام به تولید لوازم التحریر و کیف این شخصیتها گرفتیم تا به طور کاملتری بتواند جای خود را بین کودکان و علاقمندان باز کند.
توزیع اقلام معیشتی با پسوند «تبرک فاطمی»
پنجشنبههای بهشتی از دیگر برنامههای برگزار شده توسط این گروه جهادی است که هر هفته با ذوق و شوق بین اهالی اینجا برقرار است.
حسنپور در این زمینه میگوید: هزینه طبخ غذا به صورت مردمی و از محل جمع آوری کمکهای نقدی و غیرنقدی جهادگران و خیرین تامین میشود و مزین به نام «تبرک فاطمی» است.
او ادامه می دهد: جیرههای غذایی خشک در طول سال و مناسبتهای مختلف بین خانوارهای نیازمند خسروشاه توزیع میشود که تاکنون بیش از یک هزار بسته غذایی بین نیازمندان پخش شده است که هر بار به نیت ۱۱۴ سوره قرآن، به دست ۱۱۴ نیازمند میرسد.
در پنجشنبههای بهشتی اینجا برنامههای مختلفی اجرا میشود و هر کسی احسان داشته باشد چیزی اهدا میکند.
کار جهادی فارغ از نگاه انتفاعی
حسن پور معتقد است اگر وارد فاز اقتصادی ماجرا و کسب درآمد از اقداماتی مثل فروش عروسک بیافتیم دیگر از کار دلی فاصله گرفته و از هدف اولیه دور میشوند. شاید برای همین است که فعلا پا در این مسیر نگذاشته و میخواهد همه چیز به همین شکل و سیاق دلی پیش برود.
او در بخش دیگری از سخنان خود از برگزاری ۱۱۴ مراسم توسط گروه رهپویان یاس در ایام فاطمیه خبر داده و میگوید: این مجموعه از فضای درآمدی فاصله گرفته و جهادی و دلی کار میکند و نگاه انتفاعی نداریم.
مسئول قرارگاه جهادی رهپویان یاس ادامه میدهد: این مجموعه علاوه بر کارهای فرهنگی، به تربیت و توانمندسازی نخبگان علمی می پردازد، در مجموعه ما دوره های عکاسی و مستند سازی برگزار شده و مجموعه رهپویان یاس در ۱۴ پله توانمندسازی نوجوانان را استارت زده است و پله به پله آموزش می دهد.
«ما یک خانواده بزرگ هستیم»
با یکی از زنان فعال در جمع هم صحبت میشوم. بعد از اینکه خیالش را از عدم انتشار صدایش جمع میکنم و باور میکند حرفهایش به طور مکتوب منتشر میشود با خنده میگوید: دیگر حساب اینکه روزانه چند ساعت اینجا هستیم از دستم در رفته است. از صبح تا شب اینجا مثل خانواده ایم و اگر اینجا نیاییم دلمان برای یکدیگر تنگ میشود.
زن بغل دستی ادامه میدهد: کسانی که از بیرون به اینجا نگاه میکنند تصور دارند اینجا زنان بیبضاعت کار میکنند در حالی که مثلا همین خانوم که الان با اون صحبت کردید صاحب کارخانه و.... هستند.
از در آهنی کوچک خانه بیرون میآییم. در حالی که آن جا در آن زیر زمین زنها همچنان مشغول کارند و یکی از آنها همچنان چشمهایش را باریک میکند تا شاید سوراخ سوزن را برای هدایت نخ سیاه پیدا کند و لباس «آیناز» را کوک بزند.
https://hamnava.ir/News/Code/7160254
0 دیدگاه تایید شده