×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه 22 مهر 1403  .::.   برابر با : Sunday 13 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26074 خبر
از شعر و زندگی تا روزگار ادبیات

همنوا / ابوالفضل حمامی: گفت‌وگو با این شاعر جوان دربارۀ شعر و شاعری، جشنوارۀ جوان خوارزمی را در ادامه بخوانید:

داستان شاعری امیرحسین دوست‌زاده؛ چه شد که شعر را انتخاب کردید؟

- همه عمر برندارم سر از این خمار مستی 
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی 

ماجرای امیر و شعر چیزی نیست که ماحصل چند ماه یا چند سال باشد؛ آشنای قدیمی من سالیانی پیش از این تن خاکی در سینه‌ام جا کرده بود و در انتظار آنی بود که سکوت بشکند و بجوشد و  بخروشد و فریاد اندوه و اشتیاق برآرد.

میان ما و شما عهد در ازل رفته است 
هزار سال برآید همان نخستینی 

امیر شعر را انتخاب نکرده بل شعر امیر را  برگزیده؛ و هر آن گاه که شعر شاعری را انتخاب می‌کند با حدت شوق شبانگاهان از سینه به انگشتانش هجوم می‌برد و بر کاغذ کاهی سرازیر می‌شود و نقش خیال بر سپیدای نانوشته می‌زند. تنهایی، رنگ سکوت می‌گیرد و سکوت، کلام می‌شود و کلام، شعر.

در ادامه باید بگویم برایتان بخت امیر بلند بوده که مادری شاعر دارد، مادری که عشق را به امیر می‌آموزد، مادری که شعر را نفس می‌کشد و به هیبت الهه‌ای کلام را در خود پناه داده است. مادری امیر را با شعر و شعر را با امیر آشنا کرد.
و شعر... هرقدر بزرگ‌تر می‌شدم، شعر درونم نیز بزرگ‌تر می‌شد. گاه دریایی بود با موج‌های سرکش، گاه آسمانی با ابرهای تیره و خورشیدی در سینه که ناگهان بارانی دریا و آسمان را به هم پیوند داد و امیر فرزندی از شعر  صاحب شد؛ و او را «دریآسمان» نامید.

غرق پریدنم در آبی تنت
دل می‌زنم به تو دریآسمان من

دوست دارم در کنار نام امیرحسین که به لطف اباعبدالله الحسین این نام را دارم و هرچه دارم و اگر آنی می‌نویسم عنایت ایشان است و بس «دری آسمان» نیز صدایم کنید.

در مورد جایزۀ اخیر و برگزاری جشنواره‌های دانش‌آموزی برایمان بگویید.

شاید مهم‌ترین هدف جشنواره‌های دانش‌آموزی کشف استعدادهای جوان و پرورش این استعدادها باشد و این کار به نحو مطلوبی در این سال‌ها در حال انجام است اما گاه آموزش‌وپرورش و نهادهای پرورشی بعد از کشف استعداد جوان زمانی را که باید به تعلیم و آموزش روحی، مهارتی و معنوی او بپردازند دانش‌آموز را رها می‌کنند؛ یعنی صرفاً مهر تأییدی بر مستعد بودن دانش‌آموز زده و او را در ورطۀ عظیم فضای تربیتی جهانی تنها می‌گذارند و گاه جوان با فهم صحیح خود و اطرافیان آگاه ناجی هنر خویشتن می‌شود و یا متأسفانه گاه با اشباع غلط و دخالت دیگرانی که نباید! راه موفقیت حقیقی خود را پیدا نمی‌کند.

به زبان ساده‌تر یا از این طرف بام می‌افتد یا آن طرف. آموزش بعد کشف استعداد یک جوان مستعد نقطۀ تعادلی است در به ثمر رساندن درخت سبز اشتیاق درونی او.

و در مورد جایزۀ اخیر باید گفت که جشنوارۀ جوان خوارزمی و جشنواره‌های دانش‌آموزی در چند سال اخیر با حضور و ورود اساتید جوان و آگاه در حوزه‌های تخصصی خود روند مثبتی در چگونگی برگزاری این رویدادهای جریان‌ساز را به‌دنبال داشته است.

این جشنواره‌ها چه تأثیری بر فرآیند رشد شاعری دارند؟ 

جشنواره‌ها یقیناً نقش مشوق  و چراغ راه جدید برافروختن برای  شاعر جوان شرکت‌کننده  را دارا هستند. اما او که چراغ راه را روشن نگه می دارد  تنها و تنها خود شاعر است که با ادراک صحیح ادبی و هنری شعر را درون خویش پرورش می‌دهد.

آیندۀ «امیرحسین» در عرصه ادبیات و شعر، چه خواهد بود؟ 

بهتر است جواب شما را اینطور پاسخ بدهم که آیا آینده شعر از امیرحسین چه می‌خواهد؟ شعر از فرزند زمانۀ خود چه چیز را می‌طلبد؟ می‌خواهد امیر کدام کلام ناگفته را و کدام درد نهفته را از اعماق سینه برون بیارد و مرهمی باشد بر تن زخم‌دیدۀ آنان که به شعر پناه آورده‌اند. شعر می‌خواهد چون همیشه مشتاق و عاشق باشم، نور باشم و امید،‌ صبح باشم و نوید. بهتر است بگویم شعر می‌خواهد انسان باشم و برای انسان و من هو انسان بنویسم. شعر می‌خواهد آزاده باشم و خوشا قلمی که زیر بیرق اباعبدالله الحسین رسالت نوشتن داشته باشد، مرام شآعر او را از زمان و زمانه متمایز می‌کند. بایست مرامی برای خود برگزید و دانست که این ودیعۀ نهانی کجا، چطور و چه‌سان باید زبان به سخن باز کند.

ادبیات باید در خدمت زندگی باشد یا زندگی در خدمت ادبیات؟

زندگی شعر است؛ زندگی عشق و درد و آزادگی و اندیشه است. و شعر زندگی است. شعر عشق، درد، آزادگی و اندیشه است. شعر من هستم، زندگی نیز من هستم. شعر و زندگی چیزی نیستند که بتوان اینان را از هم جدا کرد، گوشت و استخوان یکدیگرند که با حادثه ای هر دو تغییر می‌کنند. اما دوست دارم به یاد آن شعر «جهان را به دست شاعران بسپارید...» بنویسم زندگی باید در خدمت ادبیات باشد. هر شاعری در ساختار جهان اندیشه‌ای که در آن زندگی می‌کند شعری می‌نویسد؛ جهانی که در آن صلح پابرجا، خنده بر لب و وصل ممکن است، جهانی که مأمن شعر و شاعر است. و باید  گفت شاعران به زیبایی  آرمان‌شهرهایشان شعر می‌نویسند و آن جهان آمیخته به خیال کمال‌گرایانه زایندۀ شعر است.

من با کلمۀ خدمت ارتباط روحی خوبی ندارم، بلکه کلمۀ «ساحت» بهتر است و چه بهتر که زندگی در ساحت شعر باشد؛ از خاکستری‌بودن دست بکشد و قدم در این دنیای همیشه نور بگذارد.

اما حتی اگر این اتفاق هم نیفتد شعر می‌تواند زندگی بسازد، شعر می‌تواند عشق باشد، شعر می‌تواند انسان باشد، می‌تواند نور باشد و بتابد اما اگر شعر نتواند این‌ها باشد زندگی و و روزگار تعیین می‌کنند که شاعر چه‌سان باشد و چه‌سان بنویسد. شاعر آیینۀ حقیقی زندگانی است و بهتر است بگویم که هنر و شعر آدمی را نجات می‌دهند.

دربارۀ فضای شعر تبریز بگویید.

شنیده‌ام و خوانده‌ام زمانی تبریز و خراسان قطب جمع‌های اهل ادب و شعر بودند و ای کاش فهم من از این روزهای خوشِ شعر  تنها محدود بر شنیدن و خواندن نبود. تبریز شاعران و ادیبان  بزرگی به خود دیده است؛ انسان‌هایی که پیام‌داران حقیقی ودیعۀ الهی به نام شعر بوده‌اند و اینان در فراخنای زمان روزگاری همدیگر را می‌یافتند و در کنار هم درد عشق را با یکدیگر قسمت و به هم شعر تعارف می‌کردند. چند سالی است که تبریز در رخوت و سکوت دهشتناکی قرار دارد؛ سکوتی که شاعران هم‌درد را  دور از یکدیگر نگاه داشته و دیگر جمعی حقیقی به امید افروختن چراغ شعر در تبریزی که آرزوی ادیبان و شاعران بود وجود ندارد. و منِ امیر به‌عنوان فرزند کوچک شعر، زبانی می‌شوم تا بگویم تبریز به جانی دوباره نیاز دارد تا چون همیشه بال بر آسمان گیرد و این ققنوس زیر خاکستر نشسته را به جرقه‌ای امید درخشیدن دهد.

سخن آخر؟ 

- سخن آخر شاعر، شعر است.
شعر مرا بخوانید،‌ مرا بخوانید.

بسم رب‌الحسین 

دلم پی تو چنان جان رفته از بدنی 
به هر کجا که دمی از تو می‌رود سخنی 

به هر کجا که لبی یا حسین و عباس
به هر کجا که دل بی‌قرار سینه‌زنی 

دلم دوان پی هر نامی از شماست چنان
که عاشقی به نسیمی ز بوی پیرهنی 

اگر شمیم تو از روی مدفنم گذرد 
به اشتیاق تو بر سینه می‌درم کفنی 

در این سیاهی ممتد چراغ راه من است 
به روی نیزه پریشانه‌موی پرشکنی 

من از جهان همه مهر تو را طلب کردم 
حسین عشق منی تو... حسین عشق منی...

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.